گاو تشکیلاتی
گاوبودن در تشکیلات، یک استعاره نیست، یک حقیقت است.
گاوها معمولاً قهوهای، سیاه یا سفیدند. خب این برای کسی جذاب نیست... مثل آوازِ از دور خوشِشان! چه چیزی گاوها را اینقدر محبوب میکند؟ شیر. هر حیوان زشت و نچسب دیگری هم اگر از علف، شیر تولید میکرد آن هم به مقدار زیاد، محبوب میشد. با خود گاو زیاد کار ندارم. سؤال اینجاست که اگر یک گاو وارد تشکیلات بشود، چه اتفاقی میافتد؟
شاهدرد
اول: همه دشمن هستند.
طیکردن طول و عرض سالن مطالعه، بدون هیچ هدفی، ساعت ۲ بامداد، چندان حوصله سربر نیست وقتی دنداندرد باشی. چهل و سومین بار است که دور میز میچرخی و امید داری در دور بعدی، درد ساکت شود اما... درد ادامه دارد. شاید بیجهت نیست که درد و دندان هم از نظر لفظ و هم از نظر معنا به هم شبیهاند. درد یعنی دندان و دندان یعنی درد!
مرثیهای برای محتوا
اگر یک لحظه سرمان را از دنیای مجازی بیرون بیاوریم، میبینیم که تا گردن در بیمحتوایی فرو رفتهایم. سؤال اینجاست که ما اصلاً به محتوا نیازی داریم؟
اگر محتوا را به عنوان علمِ کاربردی در نظر بگیریم، دانستن این علم بدون عمل به آن، چیزی جز عذاب وجدان به دنبال ندارد، پس همان بهتر که در مرحله اول ندانیم تا اینکه به مرحله عالمِ بی عمل برسیم!
|کاتگردان|
تا اینکه...
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ
نون سوگند به قلم و آنچه مى نویسند...
دستهبندی
-
داستان من
(۱) -
تولید محتوا
(۱)